پارلاپارلا، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

در من جوانه ای است که بی تاب رویش است

بعضی‌ وقتا زمان کم هم زیاده

1393/9/6 11:55
نویسنده : مامان غزال
153 بازدید
اشتراک گذاری

پارلا امروز با مامانت تلفنی حرف می‌زدم و پس زمینهٔ حرفامون صدای قلب تو بود.

همین دیگه! گفتم این نوشته یادگاری بمونه که یادم باشه چه لحظات شیرینی‌ داشتیم زمان انتظار.

پسندها (1)

نظرات (5)

عمه سعیده ش
6 آذر 93 12:07
منم میخوام صدای قلبشو
امید
6 آذر 93 20:18
جانم... عزیزم... الهی که تندرست و شاد زیر سایه پدر و مادر به خوبی زندگی کنه. خوبه که از هفته شماری به شمردن روز رسیدید... خوش بحالتون
مامان غزال
پاسخ
الان دیگه ساعت شماریه امید جان. شما هم تا چشم به هم بزنین میرسه این روزهاتون از هر لجظه اش تا می تونین لذت ببرین سرشار از محبتتون شدم
فرهاد
8 آذر 93 10:43
ﭘــﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ مهرت ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪﺍﺭد ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳﺖ ﻧﻴﺴﺖ . بی منت ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻏﺮیبگی ﻫﺎﻳﺖ می ﮔﺬﺭی ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﺑﺎشی. ﻭ ﭘﺸﺖ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻳﺖ ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ می کنی . ولی یک لحظه از پدر بودن را با دنیا عوض نمی کنی. پدریت مبارک هوشنگ جان
مامان غزال
پاسخ
. مرسى فرهاد جان هوشنگ
چهارشنبه
8 آذر 93 10:53
این چهار شنبه دردونه رو می بینید خوش به حالتون کاش منم اونجا بودم این چهارشنبه چهارشنبه یه روز قبل از پنج شنبس دیگه؟
مامان غزال
پاسخ
تا جایی که میدونم بله چهارشنبه جان!!! خوش به حالمون
پروانه
9 آذر 93 15:56
جانم...