پارلاپارلا، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

در من جوانه ای است که بی تاب رویش است

وقتی‌ پیش دخترت نیستی‌، سه روز می‌شه سه سال

  یه روز یه دوستی‌ بهم گفت: به خاطر شغلم، فقط ماهی‌ دو هفته می‌تونم بچه‌مو ببینم.   خیلی‌ ریلکس گفتم: چه سخت!   آخه هنوز پدر نشده بودم.   بگذریم! بفرمایید چهار کیلو نیم نمک خالص:       ...
1 بهمن 1393

و آنگاه تلالوى تو دنيايم را نورانى كرد

١٣ روز است كه جور ديگري عاشقم، جور ديگري شكر مي كنم، جور تازه اي  زنده ام و جور تازه اي معنا گرفته ام آغوشم مفهوم بكرى گرفته است  آن روز چهارشنبه ١٠ صبح لرزه اى بر جانم نشسته بود كه عاشقانه ترين تعبير جان لرزه بود، اشتياق در بازوهايم پر پر ميزد  براي  احاطه كردن تن تردت. بنا بود گلستان شوم با روييدنت در ميان دستانم. دلهره را در آن لحظه ها معنا ميكردم با تمام جانم، ١٠:٣٩ پرده اي كه جلوي چشمانم كشيده بودند را گريه معصومانه فرشته اي چنان نوراني كرد، كه چشم دنيا را شدت نور زد، خيره شدم ، جان دادم، دل دادم و  بي تاب شدم تا آوردندندت و ديدم كه چقدر خوشبخت شده ام معصوم سرمايي  من  روي...
25 آذر 1393