بازم سلام یه بار دیگه هم براتون نظرگذاشتم ولی دوباره به وبتون سرزدم ومطالبشو کامل خوندمبسیاربه عشق زیباتون غبطه خورم وحتی گریه کردم واین شعرو با احترام براتون میذارمیک کلبه ی خراب و کمی پنجره
یک ذره آفتاب و کمی پنجره
ای کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه بود و آب و کمی پنجره
در این سیاه چال سراسر سوال
چشم و دلی مجاب و کمی پنجره
بویی ز نان و گل به همه می رسید
با برگی از کتاب و کمی پنجره
موسیقی سکوت شب و بوی سیب
یک قطعه شعر ناب و کمی پنجره
شعراز قیصر امین پور ازسایت رادیوهفت
دختر کوچولوی من تو خیییییلی خوش به حالته که ههممون اینهمه دوست داریم میخوای بدونی چقدر وقتی اومدی میفهمی راستی یه خبر خوب دارم میام..............جوجه کوچولو خوشحال شدی و یه چیزی خوش به حالت دورو برت چقدر ادمای مهربون حساس وووووادیب داری فسقلی من