روزانه های ماه اول
گلوله نمکم، وابستگی هایت به من بهانه قشنگ کم کاری این روزهایم شده. روز به روز شیرین تر می شوی و کام مادر را عسلی می کنی.
ملوان اخموی کوچکم، کدام طوفانی جرأت پا گذاشتن در حریم حضورت را دارد؟
این روزها تمام وسعت آغوشم عشقی است آسمانی وتمام تن تو اعجازی است که پر توانم می کند برای پیمودن راه مادری
دخترک ملوس بی نظیرم، می خواهم چرخ دنیا را با دستانم نگه دارم که آرامش خوابت با دوام باشد
خرگوش باهوش من پا به پای کودکی ات که قدم بردارم، دنیا دشت بازیهای شادمانه من و تو خواهد شد و تازه معنی جهان نو خواهد شد برایم.
حساب روزی را بکن که با این صحنه آغاز شود.مزد تمام شب تمام شب نخوابیدن اگر این باشد حاضرم تا پایان دنیا نخوابم
بهشت افق دیدت باشد تمام جانم
شادمان باش که از اولین آزمون عمرت سربلند بیرون آمدی. گوش جانت آسماتی ترین آواها را بشنود زیبای یکدانه ام
غرق می شوم در نگاه مصممت که دیوان زندگی ام را می سراید.به خود که می آیم کسی دیگرم قبل و بعد از این نگاه.
پاکی ابراز نیازت چاودانه. کاش همیشه همین قدر زلال بماند خواسته هایت و کاش تا هستم توانا باشم برای برآورده کردن نیازت
سخت می شود روزگارم وقتی بی تابی و چاره ای نیست در چنته ام
4 کیلو نمک و نیم کیلو پارلا
عاشقانه با ترانه تکدانه ام
می پرستمت با تمام هر چه در توان دارم برای پرستش