جان ماما، اولین کلمه ات نوش جان دلم
پری روی من
چند وقتی است گاه و بی گاه وقت کلافگی یا نیاز "ما ما" های منقطع یا "ای ما" می گویی و من به شیوه کلاسیک یک حسرت به دل تمام و کمال، به خودم می گیرم تا قدرتمندانه و خودخواهانه مادرت بودنم را به رخ کائنات بکشم با "جان دل ماما گفتن"
این پیش من و تو مانده بود به سنت دیرین رازهای مگوی با ارزش.
نمی گفتمش که نگفته باشم حرف می زنی که اگر منظورت "ماما" نبوده باشد برای دلمان بد نشود و تاریخ را تحریف نکرده باشیم
این چند روز دوری خاله مارال حطاب "ای ما" هایت شد و مهر تائید زدند مامان شهلا و خاله مارال بر باورم که پارلای قشنگم اولین کلمه را به زبان آورد "ماما"
در حال تمرین "بابا" گفتن هستی با سه "با"ی پشت سر هم
فقط باید فدایت شد شیرین لب کوچک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی