ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
وروجک کوچک شیرینم دلپذیرترین ترسها را در عمرم این روزها تجربه می کنم وقتی با کوتاهترین غفلت زیر میز، لبه تخت، کنار سطل آشغال، در حال بلع دسته کلید، با خرواری مقوا در حلق پیدایت می کنم در نورد دنیای آدمیان را با دستان پرقدرت و پاهای توانمندت قهرمان مادر روزهای سخت یه در!! خانوم ماما و آقا بابا!! ببینید چه موهبتی در خانه تان دارید!! چه زیباست با چشمت آیینه بازی!!! ژیگولک من دیدن دوربین قبل از بغل شدن برای بیرون از خانه رفتن را دستور برای ختم غرغرنامه می داند ...